دو اصل مهم در هوش هیجانی
چطور هیجانات خود را کنترل کنیم؟
برای آنکه بتوانیم در موقعیت های مختلف بهترین واکنش را داشته باشیم و احساسات و رفتار خود را کنترل کنیم لازم است که زمانی را برای تمرین این راهکارها اختصاص دهیم در ادامه به راهکارهای لازم جهت کنترل مناسب احساسات و هیجانات خود می پردازیم.
راهکار اول: خود آگاهی
اولین کاری که لازم است تمرین کنیم تمرین خود آگاهی هست. خود آگاهی چی هست؟ فرض کنید که از رفتار شخصی به شدت عصبانی هستید و دلتان می خواهد او را بزنید اما لحظه ای به خود می آیید و متوجه می شوید که نباید این کار را انجام دهید در آن لحظه شما به افکارتان آگاه شدید و متوجه شدید که این فکر نباید عملی شود و این خود آگاهی باعث جلوگیری از واکنش های هیجانی جبران ناپذیری می شود که بعدا بابت آن از خودتان تشکر خواهید کرد که این فعالیت را انجام ندادید، خودآگاهی در همه زمینه ها می تواند به ما کمک کند وقتی ما به افکار، احساسات و رفتار خود آگاه باشیم در آن لحظه می توانیم تصمیمات بهتری بگیریم.
بیایید الان باهم یک تمرینی را انجام دهیم در همین لحظه که قرار دارید و در حال خواندن این متن هستید لحظه ای چشمانتان را ببندید و به درون خودتان سفر کنید و توجه کنید که اکنون چه احساسی را تجربه میکنید؟ احساس غم، ناراحتی، شادی، خشم، ناامیدی، فرسودگی،تنفر، انزجار، ترس، بی انگیزگی و… این ها تنها نمونه های کوچکی از تجربه ی احساسی ما هست و شما در این لحظه باید توجه داشته باشید که دقیقاً چه احساسی دارید، تبریک میگویم شما الان به احساساتتان آگاه شدید اما صرفاً همین یک تمرین باعث شد که شما خودآگاه بشوید؟ قطعاً خیر! برای آنکه به خودآگاهی برسید به تمرینات بیشتری نیاز دارید و آگاهی به رفتارهایی که دارید و تماشای افکار و احساسات شما این توانمندی را در شما تقویت می کند و هر چه بیشتر تمرین کنید بیشتر به خودآگاهی می رسید و به شما کمک میکند در مواقعی که احساس یا هیجانی را تجربه می کنید با آگاهی به آن، تصمیم درست تری را در موقعیتی که هستید بگیرید.
راهکار دوم: باورها
باورهای ما رفتارهای ما را شکل می دهند، اگر فردی به من بگوید چقدر تپل شدی! واکنش من بسته به باوری که دارم خواهد بود مثلاً اگر باورم این باشد که اضافه کردن وزن باعث بد شکل بودن من و عدم محبوبیت من می شود و او قصد دارد من را تخریب کند، با این باور از حرف آن شخص ناراحت می شوم، اما اگر باورم این باشد که من با اضافه تر شدن وزنم چهره با نمکی گرفتم و آن شخص قصد بدی از این حرفش نداشته… این باور من باعث می شود از این حرف ناراحت نشوم و واکنش بهتری نسبت به این حرفش داشته باشم، بنابراین طرز فکر من و برداشت هایی که از حرف شخص مقابل دارم و نیز باورهای ذهنی من میتواند در واکنش من به حرف دیگران اثر بسزایی داشته باشد.
باور من به من خواهد گفت که آیا آن شخص به من توهین کرده یا چنین قصدی نداشته و یا قصد تخریب من را دارد یا من چنین احساسی را دارم؟ پس وقتی من به افکار و احساسات و باورهایم آگاه باشم و در این صورت تشخیص اینکه در آن لحظه من چه باوری دارم و این باور آیا من را در جهتی که میخواهم میبرد یا نه؟ کمک شایانی میکند.
از امروز تمرین خودآگاهی را در برنامه خود قرار دهید و در برخورد با دیگران به باورهای ذهنی تان توجه داشته باشید و از خودتان بپرسید این باور من را به کجا می رساند؟
دیدگاهتان را بنویسید